17:19 - 1397/10/09
آگهی های مرتبط

چاپ سنگی یا لیتوگرافی و ادامه حيات چاپ سربی

چاپ سنگی يا ليتوگرافی نيز برای نخستين بار چون چاپ سربی در تبريز داير شد.

چاپ سنگی یا لیتوگرافی و ادامه حيات چاپ سربی

استاد سعيد نفيسی در همان مقاله چاپ مصور در ايران می نويسد، چاپ سنگی در ايران نخست در تبریز داير شد و عباس ميرزا نايب السلطنه محمدصالح شيرازی که به ميرزا صالح تبريزی معروف بوده را به روسيه برای فراگرفتن هنرهای جديده می فرستد. نامبرده با خود دستگاه چاپ سنگی به تبريز آورد و از نخستين کتاب های سنگي، قرآنی است که در سال 1250 ق. و زادالمعاد که در سال 1251 ق. بيرون آمده و چاپخانه سنگی تهران نيز ده سال بعد در سال 1260 قمری داير شده و نخستين کتاب آن حديقةالشيعه تأليف ملااحمد اردبيلی است . 

بنابراين برطبق اسناد و مدارک موجود کتاب های سربي، می توان گفت چاپخانه سربی 17 سال قبل از چاپخانه سنگی در ايران تاسيس شده است .

رواج چاپ سنگی 22 سال طول کشيد تا دوباره چاپ سربی در ايران احيا شود . در سال 1290 قمری ناصرالدين شاه در سفر خود به فرنگ از استانبول يک دستگاه چاپخانه سربی با حروف عربی و لاتين به قيمت پانصد ليره عثمانی خريده و دستگاه مزبور را با يک نفر حروف چين راهی طهران کرد _در مقاله چاپخانه و روزنامه در ايران درباره سرنوشت اين چاپخانه بعد از رسيدن به تهران ادامه می دهد . 

ولی در طهران اهمال شده و در بوته تعويق ماند تا آنکه درسال 1292 بارون نرمان اجازه نشر روزنامه فرانسوی به اسم پاتری (وطن) تحصيل کرده و چرخ مطبعه را تعمير و حروف را صاف کرده و به کار انداخت.

استاد محيط طباطبائی در مقاله چاپ سربی و سنگی ذکر می کند تا بازگشت ناصرالدين شاه از سفر اول اروپا کسی در صدد احيای صنعت چاپ سربی برنيامد چاپخانه سربی جديد عهد ناصری را هم که برای چاپ روزنامه سربی ايران آورده بودند به زودی شکست و از کار افتاد و بار ديگر اين کار تا سفر مضفرالدين شاه به فرنگ و خريد چاپخانه موسوم به شاهنشاهی موقوف ماند.

آقای حسين محبوبی اردکانی در کتاب تاريخ مؤسسات تمدنی جديد در ايران مطالبی چون دو مقاله ديگر می گويد و در دنباله آن می افزايد " چاپخانه سربی و آخرين بار در حدود سال 1296 قمری در تهران داير و پس از مدتی تعطيل شد و آخرين بار در حدود سال 1314 قمری چاپخانه سربی در تهران تاسيس گشت و دنباله آن تا امروز ادامه يافت .

جمع نظر مورخان چنين نشان می دهد که دستگاه ها عمدتا خراب بوده و اطلاع مشخصی از آن چه در همين دوره به چاپ سربی منتشر شده باشد ارائه نشده است . حال آن که پژوهش حاضر برخی از اين اطلاعات را نشان می دهد، از آن جمله اين که "روزنامه سفر فرنگستان" اثر ناصرالين شاه در سال 1291 ق. در دارالطبعه دولتی تهران به چاپ سربی درآمده است.

کتاب الفاظ متشابهه متداول در زبان فرانسه محمد حسن خان در سال 1300 ق. در دارالطبعه خاصه همايونی در تهران 

چاپ کتاب مقالات علمی و سياسی اثر محمد نصير فرصت شيرازی در سال 1305 ق. در مطبعه خورشيد و در تهران

کتاب تفاحيه اثر ارسطو ترجمه باباافضل کاشانی در مطبعه خورشيد، سال چاپ 1311 ق.                   

ترتيب تاريخ کتاب های چاپ سربی فوق نشان می دهد که اولا قبل از تاريخ 1314 قمری احتمالا آثار ديگری در همين دوره يعنی قبل از فعال شدن و استمرار کار چاپ به چاپ رسيده و ثانيا هر دو مطابع دولتی و غيردولتی مشغول فعاليت و طبع کتب بودند .

در يک نگاه کلی به کتب چاپ سربی دوره قاجار و مشخصات فيزيکی و محتوايی آثار، آن ها را می توان به دو دوره کاملا مجزا از هم دوره اول (1233_1269 ق.) و دوره دوم (1291 _1343 ق.) تقسيم کرد .

 

چاپگرها:

يکی از ويژگی های کتب چاپ سربی دوره اول (1233 _ 1269 ق.) مطابع دولتی آن است که محدود به 3 مطبعه دارالسلطنه تبريز _ دارالخلافه تهران، دارالسلطنه اصفهان بوده و چاپگرها يا باسمه چی ها عناصر اصلی و گرداننده اين چاپخانه ها بودند . اسامی استادان و گردانندگان چاپ که نقش عمده ای در طبع کتب داشتند و با احترام خاصی در انتهای کتاب های اين دوره از آن ها ياد شده عبارت بودند از منوچهرخان معتمدالدوله (بنيانگذار نخستين چاپخانه های دولتی )، ميرزا زين العابدين، محمد علی بن محمد حسين آشتياني، محمدباقر تبريزي، خليل تبريزي، محمد اسمعيل، علی بن محمد حسين تبريزی ، عبدالکريم (چاپگر) و عبدالرزاق اصفهانی (ناشر) و اسفنديارخان، بهرام بيک(رئيس مطبعه) .

منوچهرخان معتمدالدوله از رجال دوره قاجار (عهد فتحعلی شاه و محمد شاه)، نامی بزرگ در تاريخ چاپ ايران است . او چاپخانه های متعدد سربی و بعدها سنگی را از تاريخ 1240 تا 1262 ق. را تاسيس کرد . منوچهرخان که ملقب به آن کلبو (در زبان گرجی به معنی صندوق لغات و لسان) بوده در يک خانواده مسيحی در تفليس به دنيا آمد . زمانی که کودکی بيش نبود در عهد فتحعلی شاه به عنوان غلام خريداری و بعد از مسلمان شدن مانند ساير خواجه ها مقطوع النسل شد . در جوانی به مقام خواجه باشی حرمسرای و از محارم درجه اول دربار شده و بعد از فوت عبدالوهاب نشاط اصفهانی در سال 1244 ق. به او لقب معتمدالدوله دادند (در دوره قاجار نه نفر معتمدالدوله بودند که يکی از آنها منوچهرخان بود ) . آخرين کتابی که از چاپ معتمدی در آن نام برده شد جلاءالعيون است که در سال 1262 ق. در دارالخلافه تهران چاپ شده است. در منابع درگذشت منوچهرخان معتمدالدوله را سال1263 ق.نوشته اند .

يکی ديگر از پيشگامان چاپ و چاپخانه که نامش در تاريخ چاپ ايران به ثبت رسيده ميرزا زين العابدين پسر ملک محمد تبريزی است که به دستور عباس ميرزا اولين چاپخانه سربی با حروف عربی و ارسی را راه اندازی کرد . اولين کتاب چاپ سربی موجود ينی رسله جهاديه توسط محمد علی ابن حاجی محمد حسين آشتيانی از شاگردان ميرزا زين الابدين در سال 1233 ق. به چاپ رسيده است . اما نسخه بعدی اين رساله در سال 1234 ق. با کيفيت خيلی مرغوب تر از نوع اول به وسيله خود ميرزا زين العابدين چاپ شده در انتهای کتاب رساله جهاديه آورده شده است که :

 زين العابدين بن ملک محمدالتبريزی المأمور بعمل الطبع من الدوله العليه التاجاريه فی دارالسلطنه تبريز فی تاريخ يوم الثلثاء سابع شهر ذيحجة الحرام سنه اربع و ثلثون و ماتين بعدالالف من الهجره النبوته صلی الله عليه واله سنه 1234 .

ميرزا زين العابدين که در کار خود مهارت پيدا کرده بود در سال 1240ق. به امر فتحعلی شاه به تهران احضار شد تا چاپخانه دارالخلافه تهران را داير کند . وی در تهران در تکيه منوچهرخان معتمدالدوله منزل گرفت و به سعی و همت او کتاب های زيادی که مشهور به کتابهای معتمدی است چاپ شد . تاريخ فوت ميرزا زين العابدين نامعلوم و در ابهام است . آن چه که از کتب چاپ سربی ملاحظه می شود ميرزا تا قبل از 1260 ق. در قيد حيات بوده زيرا در انتهای کتاب روضةالمجاهدين و در کتاب جلاءالعيون که در سال 1262 ق . در دارالخلافه تهران به چاپ رسيده ، درگذشت اين استاد فن چاپ را اطلاع می دهد

به اهتمام وحيدالزمان و فريد دوران مرحوم بغفران قرين جنات ميرزا زين العابدين آن که جامع بوده بر علم و عمل در فنون ملل زاکثر و زاقل صنعة مطبوعه را "حبل متين مبدع اين حرفه زين العابدين در محروسه ايران جنت نشان سيما دارالخلاقه طهران کتاب روضةالمجاهدين به درجه کمال رسيده در چاپخانه مبارکه به استعداد شاگردان جنت مقام اختنام يافت اميد که ناظران کتب مصنوعه روح آن مبرور را به فاتحه مسرور فرمايند لله المستعان و عليه التوکل فی 1262 .

اما به خبری که در روزنامه وقايع اتفاقيه ج دوم (شعبان پارس ئيل سنه 1270 ق.) که به وسيله کتابخانه ملی منتشر شده نيز بايد توجه داشت .

. . . چون منظور نظر اعليحضرت پادشاهی و امنای دولت عليه اين است که از هر فرقه و ملتی در دولت عليه کمال آسودگی و آسايش داشته باشند و به فراغت بگذرانند . از جمله جماعت نصاری و عيسوی . . . لهذا عاليجاه مقرب الخاقان ميرزا زين العابدين ملک الکتاب را که به حسن کفايت موصوف است تعيين فرمودند که به امور کل عيسويين و رعيت دولت عليه که از هر جا باشند رسيدگی نموده است.

اين خبر نشان می دهد که ميرزا زين العابدين در سال 1270 ق. در قيد حيات بوده است . از چاپگرهای ديگر اين دوره که شاگردان زين العابدين بودند، محمدباقر تبريزي، خليل تبريزي، علی بن محمد حسين تبريزی در داراسلطنه تبريز و محمد اسمعيل متخلص به سرباز و عبدالکريم در دارالخلافه تهران مشغول طبع بودند .

در دوره دوم (1291 _ 1343 ق.) به سبب تاسيس و گسترش انواع چاپانه های سربی دولتی و غيردولتي(خصوصي) حتی در يک کتاب ذکری از چاپگر و باسمه چی مشاهده نمی شود . ضوابط و قواعد چاپ به مفاهيم امروز نزديک و از دوره اول فاصله گرفته است . چاپخانه ها در دوره دوم را می توان به دو دسته دولتی که با بودجه و سرمايه دولت اداره می شدند و چاپخانه های غيردولتی که با سرمايه های شخصی تاسيس شده اند، تقسيم کرد. هردو چاپخانه دولتی و غيردولتی با نظازت و اجازه اداره انطباعات کتاب های خود را چاپ می کردند .

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد